نقدی بر نسبت زمان و آگاهی در اندیشه کانت
نویسندگان
چکیده
مفهوم زمان در تاریخ فلسفه مفهومی پیچیده و مرموز بوده است تا جایی که بعضی ارباب نظر آنرا معلوم الانیه و مجهول الماهیه خوانده اند این مقاله در صد د تفسیری اجمال یاز موقعیت مفهوم زمان در تفکر کانت است و نشان می دهد که مفهوم زمان در فلسفه جدید در اندیشه دیوید هیوم جایگاه تازه ای یافت که در اندیشه گذشتگان از این جایگاه برخودار نبود و آنگاه در فلسفه کانت اساسا آگاهی و شناخت دایر مدار زمان است و آنجا که زمان حضور نداشته باشد آگاهی نیز معنایی ندارد تحلیل نسبت آگاهی و زمان در کانت به اینجا می انجامد که کانت موجودیت را با زمان پیوند می زند و فهم موجود را بدون اتکاء به زمان ناممکن می داند
منابع مشابه
نسبت الهیات فیزیکی به الهیات اخلاقی در اندیشه کانت
هرچند کانت در نقد عقل محض، مغالطات برخاسته از الهیات نظری را خاطر نشان ساخته است ولی از این میان، برهان فیزیکی- خداشناختی (غایت شناختی) را ارزشمند دانسته است. وی در نقد عقل عملی، صورت صحیح خداشناسی را در قالب الهیات اخلاقی عرضه نموده و برخی از مبانی نظری آنرا در نقد قوه حکم تبیین کرده است. در اثر اخیر، با تقریری جدید از برهان فیزیکی- غایت شناختی بهمدد قوه حکم تأملی، تصویری فینفسه (نومنال) از...
متن کاملانسانشناسی در اندیشه کانت
انسانشناسی وجه جامع اندیشه کانت است و میتوان آن را حاصل اندیشه انتقادی و جزء وجوه عملی اندیشه وی به حساب آورد. کانت در انسانشناسی سعی در تبیین طبیعت انسان از نگاهی پراگماتیک – نه ذات گرایانه-دارد. کانت طبیعت انسان را به وجوه اجتماعی آن مانند تمدن، جامعه پذیری، تربیت و جز آن گره میزند. وی سعی میکند تبیین جامعی از وجوه فردی و جمعی انسان ارائه دهد. به این ترتیب در تعریف انسانشناسی از منظر کا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فلسفهناشر: دانشکده ادبیات وعلوم انسانی
ISSN 2008-1553
دوره 32
شماره 1 2004
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023